کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نشسته بودم و خاطر به خویشتن مشغول

    در سرای به هم کرده از خروج و دخول

    شب دراز دو چشمم بر آستان امید

    که بامداد در حجره می‌زند مأمول

    خمار در سر و دستش به خون هشیاران

    خضیب و نرگس مستش به جادویی مکحول

    بیار ساقی و همسایه گو دو چشم ببند

    که من دو گوش بیاکندم از حدیث عذول

    چنان تصور معشوق در خیال من است

    که دیگرم متصور نمی‌شود معقول

    حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق

    چنان شده‌ست که فرمان عامل معزول

    شکایت از تو ندارم که شکر باید کرد

    گرفته خانه درویش پادشه به نزول

    بر آن سماط که منظور میزبان باشد

    شکم پرست کند التفات بر مأکول

    به دوستی که ز دست تو ضربت شمشیر

    چنان موافق طبع آیدم که ضرب اصول

    مرا به عاشقی و دوست را به معشوقی

    چه نسبت است بگویید قاتل و مقتول

    مرا به گوش تو باید حکایت از لب خویش

    دریغ باشد پیغام ما به دست رسول

    درون خاطر سعدی مجال غیر تو نیست

    چو خوش بود به تو از هر که در جهان مشغول

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha