کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت

    مویی نفروشم به همه ملک جهانت

    شیرینتر از این لب نشنیدم که سخن گفت

    تو خود شکری یا عسلست آب دهانت

    یک روز عنایت کن و تیری به من انداز

    باشد که تفرج بکنم دست و کمانت

    گر راه بگردانی و گر روی بپوشی

    من می‌نگرم گوشه چشم نگرانت

    بر سرو نباشد رخ چون ماه منیرت

    بر ماه نباشد قد چون سرو روانت

    آخر چه بلایی تو که در وصف نیایی

    بسیار بگفتیم و نکردیم بیانت

    هر کس که ملامت کند از عشق تو ما را

    معذور بدارند چو بینند عیانت

    حیفست چنین روی نگارین که بپوشی

    سودی به مساکین رسد آخر چه زیانت

    بازآی که در دیده بماندست خیالت

    بنشین که به خاطر بگرفتست نشانت

    بسیار نباشد دلی از دست بدادن

    از جان رمقی دارم و هم برخی جانت

    دشنام کرم کردی و گفتی و شنیدم

    خرم تن سعدی که برآمد به زبانت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha