کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که شیرینی فروشد مشتری بر وی بجوشد

    یا مگس را پر ببندد یا عسل را سر بپوشد

    همچنان عاشق نباشد ور بود صادق نباشد

    هر که درمان می‌پذیرد یا نصیحت می‌نیوشد

    گر مطیع خدمتت را کفر فرمایی بگوید

    ور حریف مجلست را زهر فرمایی بنوشد

    شمع پیشت روشنایی نزد آتش می‌نماید

    گل به دستت خوبرویی پیش یوسف می‌فروشد

    سود بازرگان دریا بی‌خطر ممکن نگردد

    هر که مقصودش تو باشی تا نفس دارد بکوشد

    برگ چشمم می‌نخوشد در زمستان فراقت

    وین عجب کاندر زمستان برگ‌های تر بخوشد

    هر که معشوقی ندارد عمر ضایع می‌گذارد

    همچنان ناپخته باشد هر که بر آتش نجوشد

    تا غمی پنهان نباشد رقتی پیدا نگردد

    هم گلی دیدست سعدی تا چو بلبل می‌خروشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha