کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود

    مجنون از آستانه لیلی کجا رود

    گر من فدای جان تو گردم دریغ نیست

    بسیار سر که در سر مهر و وفا رود

    ور من گدای کوی تو باشم غریب نیست

    قارون اگر به خیل تو آید گدا رود

    مجروح تیر عشق اگرش تیغ بر قفاست

    چون می‌رود ز پیش تو چشم از قفا رود

    حیف آیدم که پای همی بر زمین نهی

    کاین پای لایقست که بر چشم ما رود

    در هیچ موقفم سر گفت و شنید نیست

    الا در آن مقام که ذکر شما رود

    ای هوشیار اگر به سر مست بگذری

    عیبش مکن که بر سر مردم قضا رود

    ما چون نشانه پای به گل در بمانده‌ایم

    خصم آن حریف نیست که تیرش خطا رود

    ای آشنای کوی محبت صبور باش

    بیداد نیکوان همه بر آشنا رود

    سعدی به در نمی‌کنی از سر هوای دوست

    در پات لازمست که خار جفا رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha