کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ناچار هر که صاحب روی نکو بود

    هر جا که بگذرد همه چشمی در او بود

    ای گل تو نیز شوخی بلبل معاف دار

    کان جا که رنگ و بوی بود گفت و گو بود

    نفس آرزو کند که تو لب بر لبش نهی

    بعد از هزار سال که خاکش سبو بود

    پاکیزه روی در همه شهری بود ولیک

    نه چون تو پاکدامن و پاکیزه خو بود

    ای گوی حسن برده ز خوبان روزگار

    مسکین کسی که در خم چوگان چو گو بود

    مویی چنین دریغ نباشد گره زدن

    بگذار تا کنار و برت مشک بو بود

    پندارم آن که با تو ندارد تعلقی

    نه آدمی که صورتی از سنگ و رو بود

    من باری از تو بر نتوانم گرفت چشم

    گم کرده دل هرآینه در جست و جو بود

    بر می‌نیاید از دل تنگم نفس تمام

    چون ناله کسی که به چاهی فرو بود

    سعدی سپاس دار و جفا بین و دم مزن

    کز دست نیکوان همه چیزی نکو بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha