کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت

    تا چه اندیشه کند رای جهان آرایت

    تو به هر جا که فرود آمدی و خیمه زدی

    کس دیگر نتواند که بگیرد جایت

    همچو مستسقی بر چشمه نوشین زلال

    سیر نتوان شدن از دیدن مهرافزایت

    روزگاریست که سودای تو در سر دارم

    مگرم سر برود تا برود سودایت

    قدر آن خاک ندارم که بر او می‌گذری

    که به هر وقت همی بوسه دهد بر پایت

    دوستان عیب کنندم که نبودی هشیار

    تا فرو رفت به گل پای جهان پیمایت

    چشم در سر به چه کار آید و جان در تن شخص

    گر تأمل نکند صورت جان آسایت

    دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست

    هم در آیینه توان دید مگر همتایت

    روز آن است که مردم ره صحرا گیرند

    خیز تا سرو بماند خجل از بالایت

    دوش در واقعه دیدم که نگارین می‌گفت

    سعدیا گوش مکن بر سخن اعدایت

    عاشق صادق دیدار من آنگه باشی

    که به دنیا و به عقبی نبود پروایت

    طالب آن است که از شیر نگرداند روی

    یا نباید که به شمشیر بگردد رایت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha