کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگر نسیم سحر بوی یار من دارد

    که راحت دل امیدوار من دارد

    به پای سرو درافتاده‌اند لاله و گل

    مگر شمایل قد نگار من دارد

    نشان راه سلامت ز من مپرس که عشق

    زمام خاطر بی‌اختیار من دارد

    گلا و تازه بهارا تویی که عارض تو

    طراوت گل و بوی بهار من دارد

    دگر سر من و بالین عافیت هیهات

    بدین هوس که سر خاکسار من دارد

    به هرزه در سر او روزگار کردم و او

    فراغت از من و از روزگار من دارد

    مگر به درد دلی بازمانده‌ام یا رب

    کدام دامن همت غبار من دارد

    به زیر بار تو سعدی چو خر به گل درماند

    دلت نسوزد که بیچاره بار من دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha