سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۱۷۱: مگر نسیم سحر بوی یار من دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگر نسیم سحر بوی یار من دارد که راحت دل امیدوار من دارد به پای سرو درافتاده اند لاله و گل مگر شمایل قد نگار من دارد نشان راه سلامت ز من مپرس که عشق زمام خاطر بی اختیار من دارد گلا و تازه بهارا تویی که عارض تو طراوت گل و بوی بهار من دارد دگر سر من و بالین عافیت هیهات بدین هوس که سر خاکسار من دارد به هرزه در سر او روزگار کردم و او فراغت از من و از روزگار من دارد مگر به درد دلی بازمانده ام یا رب کدام دامن همت غبار من دارد به زیر بار تو سعدی چو خر به گل درماند دلت نسوزد که بیچاره بار من دارد سعدی شیرازی