کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای جان خردمندان گوی خم چوگانت

    بیرون نرود گویی کافتاد به میدانت

    روز همه سر بر کرد از کوه و شب ما را

    سر بر نکند خورشید الا ز گریبانت

    جان در تن مشتاقان از ذوق به رقص آید

    چون باد بجنباند شاخی ز گلستانت

    دیوار سرایت را نقاش نمی‌باید

    تو زینت ایوانی نه صورت ایوانت

    هر چند نمی‌سوزد بر من دل سنگینت

    گویی دل من سنگیست در چاه زنخدانت

    جان باختن آسان است اندر نظرت لیکن

    این لاشه نمی‌بینم شایسته قربانت

    با داغ تو رنجوری به کز نظرت دوری

    پیش قدمت مردن خوشتر که به هجرانت

    ای بادیه هجران تا عشق حرم باشد

    عشاق نیندیشد از خار مغیلانت

    دیگر نتوانستم از فتنه حذر کردن

    زآنگه که در افتادم با قامت فتانت

    شاید که در این دنیا مرگش نبود هرگز

    سعدی که تو جان دارد بل دوست‌تر از جانت

    بسیار چو ذوالقرنین آفاق بگردیده‌ست

    این تشنه که می‌میرد بر چشمه حیوانت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha