کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که رحمت می‌نیاید بر منت

    آفرین بر جان و رحمت بر تنت

    قامتت گویم که دلبندست و خوب

    یا سخن یا آمدن یا رفتنت

    شرمش از روی تو باید آفتاب

    کاندرآید بامداد از روزنت

    حسن اندامت نمی‌گویم به شرح

    خود حکایت می‌کند پیراهنت

    ای که سر تا پایت از گل خرمنست

    رحمتی کن بر گدای خرمنت

    ماه رویا مهربانی پیشه کن

    سیرتی چون صورت مستحسنت

    ای جمال کعبه رویی باز کن

    تا طوافی می‌کنم پیرامنت

    دست گیر این پنج روزم در حیات

    تا نگیرم در قیامت دامنت

    عزم دارم کز دلت بیرون کنم

    و اندرون جان بسازم مسکنت

    درد دل با سنگدل گفتن چه سود

    باد سردی می‌دمم در آهنت

    گفتم از جورت بریزم خون خویش

    گفت خون خویشتن در گردنت

    گفتم آتش درزنم آفاق را

    گفت سعدی درنگیرد با منت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha