کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز هر چه هست گزیرست و ناگزیر از دوست

    به قول هر که جهان مهر برمگیر از دوست

    به بندگی و صغیری گرت قبول کند

    سپاس دار که فضلی بود کبیر از دوست

    به جای دوست گرت هر چه در جهان بخشند

    رضا مده که متاعی بود حقیر از دوست

    جهان و هر چه در او هست با نعیم بهشت

    نه نعمتیست که بازآورد فقیر از دوست

    نه گر قبول کنندت سپاس داری و بس

    که گر هلاک شوی منتی پذیر از دوست

    مرا که دیده به دیدار دوست برکردم

    حلال نیست که بر هم نهم به تیر از دوست

    و گر چنان که مصور شود گزیر از عشق

    کجا روم که نمی‌باشدم گزیر از دوست

    به هر طریق که باشد اسیر دشمن را

    توان خرید و نشاید خرید اسیر از دوست

    که در ضمیر من آید ز هر که در عالم

    که من هنوز نپرداختم ضمیر از دوست

    تو خود نظیر نداری و گر بود به مثل

    من آن نیم که بدل گیرم و نظیر از دوست

    رضای دوست نگه دار و صبر کن سعدی

    که دوستی نبود ناله و نفیر از دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha