کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت

    گوی از همه خوبان بربودی به لطافت

    ای صورت دیبای خطایی به نکویی

    وی قطره باران بهاری به نظافت

    هر ملک وجودی که به شوخی بگرفتی

    سلطان خیالت بنشاندی به خلافت

    ای سرو خرامان گذری از در رحمت

    وی ماه درفشان نظری از سر رأفت

    گویند برو تا برود صحبتت از دل

    ترسم هوسم بیش کند بعد مسافت

    ای عقل نگفتم که تو در عشق نگنجی

    در دولت خاقان نتوان کرد خلافت

    با قد تو زیبا نبود سرو به نسبت

    با روی تو نیکو نبود مه به اضافت

    آن را که دلارام دهد وعده کشتن

    باید که ز مرگش نبود هیچ مخافت

    صد سفره دشمن بنهد طالب مقصود

    باشد که یکی دوست بیاید به ضیافت

    شمشیر ظرافت بود از دست عزیزان

    درویش نباید که برنجد به ظرافت

    سعدی چو گرفتار شدی تن به قضا ده

    دریا در و مرجان بود و هول و مخافت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha