کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان ندارد هر که جانانیش نیست

    تنگ عیشست آن که بستانیش نیست

    هر که را صورت نبندد سر عشق

    صورتی دارد ولی جانیش نیست

    گر دلی داری به دلبندی بده

    ضایع آن کشور که سلطانیش نیست

    کامران آن دل که محبوبیش هست

    نیکبخت آن سر که سامانیش نیست

    چشم نابینا زمین و آسمان

    زان نمی‌بیند که انسانیش نیست

    عارفان درویش صاحب درد را

    پادشا خوانند گر نانیش نیست

    ماجرای عقل پرسیدم ز عشق

    گفت معزولست و فرمانیش نیست

    درد عشق از تندرستی خوشترست

    گر چه بیش از صبر درمانیش نیست

    هر که را با ماه رویی سرخوشست

    دولتی دارد که پایانیش نیست

    خانه زندانست و تنهایی ضلال

    هر که چون سعدی گلستانیش نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha