کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست

    که راحت دل رنجور بی‌قرار منست

    به خواب درنرود چشم بخت من همه عمر

    گرش به خواب ببینم که در کنار منست

    اگر معاینه بینم که قصد جان دارد

    به جان مضایقه با دوستان نه کار منست

    حقیقت آن که نه درخورد اوست جان عزیز

    ولیک درخور امکان و اقتدار منست

    نه اختیار منست این معاملت لیکن

    رضای دوست مقدم بر اختیار منست

    اگر هزار غمست از جفای او بر دل

    هنوز بنده اویم که غمگسار منست

    درون خلوت ما غیر در نمی‌گنجد

    برو که هر که نه یار منست بار منست

    به لاله زار و گلستان نمی‌رود دل من

    که یاد دوست گلستان و لاله زار منست

    ستمگرا دل سعدی بسوخت در طلبت

    دلت نسوخت که مسکین امیدوار منست

    و گر مراد تو اینست بی مرادی من

    تفاوتی نکند چون مراد یار منست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha