کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    افسوس بر آن دیده که روی تو ندیده‌ست

    یا دیده و بعد از تو به رویی نگریده‌ست

    گر مدعیان نقش ببینند پری را

    دانند که دیوانه چرا جامه دریده‌ست

    آن کیست که پیرامن خورشید جمالش

    از مشک سیه دایرهٔ نیمه کشیده‌ست

    ای عاقل اگر پای به سنگیت برآید

    فرهاد بدانی که چرا سنگ بریده‌ست

    رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد

    آن کس که سخن گفتن شیرین نشنیده‌ست

    از دست کمان مهرهٔ ابروی تو در شهر

    دل نیست که در بر چو کبوتر نطپیده‌ست

    در وهم نیاید که چه مطبوع درختی

    پیداست که هرگز کس از این میوه نچیده‌ست

    سر قلم قدرت بی چون الهی

    در روی تو چون روی در آیینه پدید است

    ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا

    حلوا به کسی ده که محبت نچشیده‌ست

    با این همه باران بلا بر سر سعدی

    نشگفت اگرش خانهٔ چشم آب چکیده‌ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha