به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۵: شد باز دیده بر رخ نیکوی او مرا

840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شد باز دیده بر رخ نیکوی او مرا
گلها شکفت در چمن کوی او مرا
ای باغبان برو که خدا داد در ازل
سرو سهی ترا، قد دلجوی او مرا
شادم که هر دم از دم دیگر فزونترست
دیوانگی زسلسله ی موی او مرا
رخصت نمیدهد بتماشای ماه نو
میل نظاره ی خم ابروی او مرا
منهم یکی زگوشه نشینانم ای رفیق
سرگشته کرده نرگس جادوی او مرا
از منت صبا چو فغانی درین چمن
آزاد ساخت نکهت گیسوی او مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴: که تنگ دوخت عفی الله قبای تنگ ترا 2شمارهٔ ۱۵: شد باز دیده بر رخ نیکوی او مرا 3شمارهٔ ۱۶: درین چمن چه گلی باز شد بمنزل ما 4شمارهٔ ۱۷: منور ساختی ای شمع خوبان محفل ما را 5شمارهٔ ۱۸: برون خرام و قدم نه رکاب زرین را 6شمارهٔ ۱۹: وای که تلخ شد دوا، بر دل پرگزند ما 7شمارهٔ ۲۰: زبسکه داشتی ای گل همیشه خوار مرا 8شمارهٔ ۲۱: عشقت مدام خون جگر میدهد مرا 9شمارهٔ ۲۲: نظر بغیر نباشد اسیر بند ترا 10شمارهٔ ۲۳: بهر سرچشمه کان آرام جان زد خرگهی آ ...11شمارهٔ ۲۴: عرضه مده بدور گل ساغر لاله گون مرا 12شمارهٔ ۲۵: نه هوای باغ سازد نه کنار کشت ما را 13شمارهٔ ۲۶: چشم از دو جهان دوخت تماشای تو ما ر ...14شمارهٔ ۲۷: صبحست و جلوه داده مستان پیاله ها ر ...15شمارهٔ ۲۸: آنم که سر نمیکشم از خنجر بلا 16شمارهٔ ۲۹: در طاعت و عشرت بقرارست دل ما 17شمارهٔ ۳۰: که برفروخت بمی چهره آفتاب مرا 18شمارهٔ ۳۱: بسوی من نظر مهر نیست ماه مرا 19شمارهٔ ۳۲: ساقیا بیدار گردان چشم خواب آلوده ر ...20شمارهٔ ۳۳: آنکه بتیزی زبان نرم کند ادیب را 21شمارهٔ ۳۴: بد نمیآید هلاک دوستان خوب مرا 22شمارهٔ ۳۵: وبال گشت گل باده بر پلاس مرا 23شمارهٔ ۳۶: گر بشمشیر جفا پاره کنی سینه ی ما 24شمارهٔ ۳۷: نخواهد گشت خالی ساغر می شادکامان ر ...25شمارهٔ ۳۸: دارد زبون بتیغ زبان طعنه گو مرا 26شمارهٔ ۳۹: هرگز نظر بکام نیالوده ایم ما 27شمارهٔ ۴۰: ای بر دلم زوعده ی خام تو داغها 28شمارهٔ ۴۱: چندم خراشی از سخن تلخ سینه را 29شمارهٔ ۴۲: مدامت چهره گلگون از شراب لاله گون ...30شمارهٔ ۴۳: بسوز ای شمع خوبان عاشق دیوانه ی خو ...31شمارهٔ ۴۴: خدا را صاف کن با ما دل بی کینه ی خ ...32شمارهٔ ۴۵: آه کامشب دیده ام خوابی که میسوزد م ...33شمارهٔ ۴۶: بر دل فزود خال تو داغی دگر مرا 34شمارهٔ ۴۷: خراش سینه شد امروز عیش دینه ی ما 35شمارهٔ ۴۸: زهی سرسبزی از سرو بلندت تاج شاهی ر ...36شمارهٔ ۴۹: آزاد تر از بلبل باغست دل ما 37شمارهٔ ۵۰: مستانه برون تاخته یی توسن کین را 38شمارهٔ ۵۱: روزی که تن ز جان شود و جان ز تن جد ...39شمارهٔ ۵۲: دلا تا کی هوای گشت باغ و می شود ما ...40شمارهٔ ۵۳: خیز و چراغ صبح کن ماه تمام خویش را 41شمارهٔ ۵۴: در مستان زدم تا حال هشیاران شود پی ...42شمارهٔ ۵۵: نشد جز درد و داغ عشق حاصل در سفر م ...43شمارهٔ ۵۶: دگرم ز روی ساقی چه گلی شکفت امشب 44شمارهٔ ۵۷: دهی حیات ابد این دم از تو نیست عجب 45شمارهٔ ۵۸: من از سوز جگر دارم دل و جان در خطر ...46شمارهٔ ۵۹: دل از نظاره ی آن گلعذارم گلشنست ام ...47شمارهٔ ۶۰: منم ای شمع دل رفته و جان آمده بر ل ...48شمارهٔ ۶۱: آنم که ببزم کسم آهنگ نبودست 49شمارهٔ ۶۲: یار را چون هوس صحبت درویشانست 50شمارهٔ ۶۳: بهار و لاله ما بی گل و پیاله گذشت 51شمارهٔ ۶۴: گل گل رخت ز دیده ی نمناک من شکفت 52شمارهٔ ۶۵: دوش جان زندگی از چشمه ی حیوان تو د ...53شمارهٔ ۶۶: گل خود روی مرا بوی بنی آدم نیست 54شمارهٔ ۶۷: باز آن رخ شکفته عرقناک بهر چیست 55شمارهٔ ۶۸: هرگز به ازین پسر نبودست 56شمارهٔ ۶۹: گواه حال مستی بمکتب چشم پر خوابت 57شمارهٔ ۷۰: پیش تو ناز سروسهی جز نیاز چیست 58شمارهٔ ۷۱: غریب کوی تو بی ناله ی حزین ننشست 59شمارهٔ ۷۲: آنکه از لوح جفا نوک قلم باز گرفت 60شمارهٔ ۷۳: خرام سر و تو جان را حیات دمبدمست 61شمارهٔ ۷۴: قد تو نهالیست که آتش ثمر اوست 62شمارهٔ ۷۵: آبی که بسته اند بدلها دهان تست 63شمارهٔ ۷۶: باران و موج آب و می و روز عشرتست 64شمارهٔ ۷۷: طبیبم دید و درمانم ندانست 65شمارهٔ ۷۸: چشمت ز حال ما چو نظر باز می گرفت 66شمارهٔ ۷۹: خوش آن دمید که در دام روزگار نسوخت 67شمارهٔ ۸۰: شب دیده ام مشاهده ی آن جمال داشت 68شمارهٔ ۸۱: تویی مراد دو عالم خرد همین دانست 69شمارهٔ ۸۲: وقت گلم تمام به آه و فغان گذشت 70شمارهٔ ۸۳: باده ی صافم خلاص از آب حیوان کرده ...71شمارهٔ ۸۴: مجنون راه عشقم و دل هادی منست 72شمارهٔ ۸۵: بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست 73شمارهٔ ۸۶: این همه شکل خوش دلکش که در گلزار ه ...74شمارهٔ ۸۷: آنرا که قدم در ره صاحبنظرانست 75شمارهٔ ۸۸: مستم اگر باده نیست لعل لب یار هست 76شمارهٔ ۸۹: گشود چاک گریبان که یاسمین اینست 77شمارهٔ ۹۰: از سرمه، نرگست همه رنگ حنا گرفت 78شمارهٔ ۹۱: بیمار ترا دیده ی نمناک همانست 79شمارهٔ ۹۲: صد شعله ی آه از دل هر گوشه نشین خا ...80شمارهٔ ۹۳: خونین جگران را چه غم از ناز و نعیم ...81شمارهٔ ۹۴: دیوانه ی ترا هوس گشت باغ نیست 82شمارهٔ ۹۵: شبانه می زده یی ماه من چنین پیداست 83شمارهٔ ۹۶: بگشا زبان که طبع زبونم گره شدست 84شمارهٔ ۹۷: جفای لاله رخان راحت و فراغ منست 85شمارهٔ ۹۸: شبست و ما همه جویای می ایاغ کجاست 86شمارهٔ ۹۹: باز امشبم ز لاله و گل خانه پر شدست 87شمارهٔ ۱۰۰: دل ببیداد نهادیم عطای تو کجاست 88شمارهٔ ۱۰۱: دور از تو عمر من همه با درد و غم ...89شمارهٔ ۱۰۲: شمع من میل منت امروز چون هر روز ن ...90شمارهٔ ۱۰۳: دوا خواهم ز تو ادراکم اینست 91شمارهٔ ۱۰۴: پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست 92شمارهٔ ۱۰۵: برویم میشوی خندان و چشمم از تو خو ...93شمارهٔ ۱۰۶: رویم شکفته از سخن تلخ مردمست 94شمارهٔ ۱۰۷: فروغ حسن تو از آه سوزناک منست 95شمارهٔ ۱۰۸: آتشکده دلی که درو منزل تو نیست 96شمارهٔ ۱۰۹: ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است 97شمارهٔ ۱۱۰: ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست 98شمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست 99شمارهٔ ۱۱۲: دل بیقرار و دولت دیدار مشکلست 100شمارهٔ ۱۱۳: عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست 101شمارهٔ ۱۱۴: باز نقاش خزان طرح دگرگون زده است 102شمارهٔ ۱۱۵: سرو من زلف پریشان بر رخ گلگون شکس ...103شمارهٔ ۱۱۶: آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز ...104شمارهٔ ۱۱۷: ای آنکه همه سوختنت از پی کامست 105شمارهٔ ۱۱۸: آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست 106شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز ...107شمارهٔ ۱۲۰: ما را ز نوبهار گل روی او ببست 108شمارهٔ ۱۲۱: دمی که آن گل خندان بقصد خون منست 109شمارهٔ ۱۲۲: ماه رخسار تو آیینه ی مقصود منست 110شمارهٔ ۱۲۳: خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست 111شمارهٔ ۱۲۴: ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلس ...112شمارهٔ ۱۲۵: عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست 113شمارهٔ ۱۲۶: عیدست و نوبهار و چمن سبز و خرمست 114شمارهٔ ۱۲۷: چمن ز سایه ی سروت چو گلشن ارمست 115شمارهٔ ۱۲۸: در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبری ...116شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 117شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 118شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 119شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...120شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 121شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 122شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 123شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...124شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 125شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...126شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 127شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 128شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...129شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...130شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 131شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...132شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 133شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 134شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 135شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...136شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 137شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 138شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...139شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 140شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 141شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 142شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 143شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 144شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 145شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 146شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 147شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 148شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 149شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 150شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 151شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 152شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...153شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 154شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 155شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...156شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 157شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 158شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 159شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...160شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...161شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 162شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 163شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...164شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 165شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 166شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 167شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...168شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 169شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...170شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 171شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 172شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...173شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...174شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 175شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...176شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...177شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 178شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 179شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 180شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 181شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...182شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...183شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...184شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 185شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 186شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 187شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 188شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...189شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...190شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...191شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...192شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...193شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...194شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 195شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...196شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 197شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 198شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 199شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...200شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 201شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...202شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 203شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 204شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...205شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 206شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 207شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 208شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...209شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...210شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 211شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 212شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 213شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 214شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 215شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 216شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...217شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 218شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 219شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...220شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 221شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...222شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 223شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 224شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 225شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...226شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 227شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...228شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 229شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...230شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...231شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 232شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...233شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 234شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 235شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...236شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 237شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...238شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 239شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 240شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 241شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 242شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 243شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 244شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 245شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 246شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 247شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 248شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 249شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 250شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...251شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 252شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...253شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...254شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...255شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...256شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 257شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 258شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 259شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 260شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 261شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...262شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...263شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 264شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 265شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...266شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...267شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...268شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...269شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...270شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 271شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 272شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 273شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 274شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 275شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 276شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 277شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 278شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...279شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 280شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...281شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 282شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 283شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 284شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 285شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 286شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 287شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 288شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 289شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...290شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 291شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 292شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 293شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 294شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 295شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...296شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 297شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 298شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...299شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...300شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 301شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...302شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...303شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 304شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 305شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...306شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 307شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 308شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 309شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 310شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 311شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 312شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 313شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 314شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 315شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 316شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...317شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 318شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 319شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 320شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 321شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...322شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...323شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...324شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 325شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 326شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...327شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 328شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...329شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟330شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...331شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 332شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...333شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...334شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...335شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 336شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 337شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 338شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 339شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...340شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 341شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...342شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...343شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 344شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...345شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 346شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 347شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...348شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...349شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...350شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...351شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 352شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 353شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 354شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...355شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 356شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 357شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 358شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 359شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...360شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...361شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 362شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...363شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 364شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...365شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 366شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...367شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...368شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...369شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 370شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...371شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...372شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...373شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 374شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 375شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 376شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 377شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 378شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 379شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...380شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...381شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 382شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...383شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 384شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 385شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...386شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...387شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 388شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 389شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 390شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 391شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 392شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 393شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...394شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 395شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 396شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 397شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...398شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 399شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...400شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...401شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 402شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 403شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 404شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...405شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...406شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...407شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...408شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 409شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 410شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 411شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 412شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 413شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...414شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...415شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...416شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...417شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...418شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...419شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 420شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 421شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 422شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 423شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 424شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...425شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 426شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 427شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 428شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...429شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 430شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...431شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 432شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 433شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...434شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...435شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...436شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...437شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...438شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...439شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...440شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...441شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...442شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...443شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...444شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...445شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...446شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 447شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 448شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...449شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 450شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 451شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...452شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...453شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 454شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 455شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...456شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...457شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...458شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 459شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 460شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 461شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...462شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 463شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...464شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 465شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...466شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...467شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...468شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 469شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 470شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 471شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 472شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...473شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 474شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 475شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 476شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...477شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 478شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 479شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...480شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 481شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 482شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 483شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...484شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 485شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...486شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 487شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...488شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 489شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 490شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 491شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...492شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...493شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...494شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...495شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 496شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...497شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 498شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 499شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 500شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 501شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 502شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...503شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 504شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...505شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 506شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 507شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 508شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 509شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 510شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 511شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 512شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 513شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 514شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...515شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 516شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 517شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 518شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 519شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...520شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 521شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 522شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 523شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 524شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...525شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...526شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 527شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...528شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...529شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 530شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...531شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 532شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 533شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...534شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...535شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...536شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...537شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...538شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...539شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 540شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 541شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...542شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...543شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...544شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 545شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...546شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 547شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 548شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 549شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 550شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 551شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...552شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...553شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 554شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...555شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 556شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 557شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 558شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...559شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 560شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...561شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 562شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...563شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ