کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره یی دارم
    ز چاک سینه در هر پاره یی نظاره یی دارم
    فلک صد بار اگر در آب و خاکم تخم غم کارد
    برآیم خوش باو من هم دل خود کاره یی دارم
    جواب نامه کز جانان رسید این بود مضمونش
    که من بر هر سر سنگی چو تو آواره یی دارم
    ره و رسم پریشانی به از من کس نمی داند
    که دل در حلقه ی زلف پریرخساره یی دارم
    هزاران چاره ضایع گشت و یکدردم نشد ساکن
    کنون درد دگر از پهلوی هر چاره یی دارم
    گریبان چاک و مست و حلقه ی زلف صنم در دست
    چنین معشوق عاشق پیشه میخواره یی دارم
    جگر صد چاک دارم بر سر هر پاره یی داغی
    اگر زین چرخ نیلی آرزوی پاره یی دارم
    منم آن لاله ی خودرو که دور از نوبهار خود
    تنه در سایه ی کوهی و سر در خاره یی دارم
    چراغ پاسبان کوی را مانم درین شبها
    که صحبت چون فغانی با مه عیاره یی دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha