کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    منم دل پریشان چه در طرب گشایم
    چو غمت نمی گذارد که بخنده لب گشایم
    حذر از شکایت من که بود تمام آتش
    ز دل شکسته آهی که بنیم شب گشایم
    هوس وصال ان لب چه کنی بگفت شیرین
    منم آنکه چشم موری بچنین رطب گشایم
    تو میان دهی وگرنه بخیال در نگنجد
    که چنان کمر که دانی من بی ادب گشایم
    چو بمرگم آتش او نرود ز جان شیرین
    چه زبان به تلخ گفتن بعذاب تب گشایم
    به غزال خویش گاهی برسم که چون فغانی
    قدم رمیده از خود بره طلب گشایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha