به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان

850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان
بلبل ز ناله ماند و دم سرد من همان
رنگ از رخ چمن شد و برگ درخت ریخت
وین داغ کهنه بر دل پر درد من همان
گشتم غبار و رفتم ازین خاکدان برون
باشد براه او اثر گرد من همان
نتوان بصد چراغ دلی در زمانه یافت
بر اوج دلبری مه شبگرد من همان
نقش مراد خویش فغانی نیافتم
ماندست با فلک بعقب نردمن همان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...2شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 3شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 4شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 5شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 6شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...7شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 8شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 9شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 10شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...11شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 12شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 13شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...14شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 15شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 16شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 17شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...18شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 19شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...20شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 21شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...22شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 23شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 24شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 25شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...26شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...27شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...28شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...29شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 30شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...31شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 32شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 33شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 34شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 35شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 36شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...37شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 38شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...39شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 40شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 41شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 42شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 43شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 44شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 45شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 46شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 47شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 48شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...49شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 50شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 51شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 52شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 53شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...54شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 55شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 56شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 57شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 58شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...59شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...60شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 61شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...62شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...63شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 64شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...65شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 66شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 67شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...68شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...69شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...70شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...71شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...72شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...73شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 74شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 75شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...76شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...77شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...78شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 79شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...80شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 81شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 82شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 83شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 84شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 85شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...86شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...87شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 88شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...89شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 90شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 91شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 92شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...93شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 94شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...95شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 96شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...97شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ