کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخساری
    که چندین چشمه ی خون سر زد از هر طرف گلزاری
    مرا بس گرم می پرسی که چونی از تماشایم
    تو حال دیگران را پرس من در آتشم باری
    بقند و گل نوازی دیگران را چون دهی ساغر
    چه شدهم می توان کند از دل آزرده یی خاری
    بذوق انگبین تن در ملامت داده ام ورنه
    زهر خار گلستانت چرا می دیدم آزاری
    هزاران شمع روشن می توان در یکنفس کشتن
    چراغ مرده یی را زنده کن گر می کنی کاری
    ملولم زین گدایی شوخ من تلخی بگو باری
    گرم چیزی نمی بخشی خموشم کن بگفتاری
    نیی بلبل فغانی سر بتاب از پای سرو و گل
    بیا گر همتی داری، قدم نه بر سر داری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha