کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی
    از دیده سیل اشک نهد رو بهمرهی
    چندانکه رفتم از پی گرد سمند او
    روزی نشد که پر شود این دیده ی تهی
    هر دم هزار قافله ی جان ببوی او
    آیند و بگذرند چو باد سحر گهی
    شرح درازی شب هجران نگویمت
    روز وصال اگر ننهند رو بکوتهی
    گاهی بعشق، ناصح عشاق می شدم
    دریافتم که بی خبری بود و ابلهی
    آسوده یی که مانع دل می شود بعشق
    از دل خبر ندارد و از عشق آگهی
    بر خاک می نهم چو فغانی رخ نیاز
    هر جا که بر زمین قدم ناز می نهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha