کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی بازم
    چه کردی شمع من، در آتشی انداختی بازم
    چه جولان بود یا رب اینکه از پیشم چو بگذشتی
    بکینم گرم کردی رخش و بر سر تاختی بازم
    دو روزی برده بودی از بلا و آفتم بیرون
    یبک بازی آن شوخ بلا در باختی بازم
    پی سوز رقیبان گرم کردی مهر خود با من
    بشوخی در تنور دیگران انداختی بازم
    چنان از حال خویشم بردی ای بیگانه وش بیرون
    که در خیل اسیران دیدی و نشناختی بازم
    غبار من ز میدان بلا یکذره ننشیند
    بجولان رفتی ای ترک و علم افراختی بازم
    فغانی رسته بودم چندگاه از طعن بدگویان
    درین سودا درآوردی و رسوا ساختی بازم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha