فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی بازم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی بازم چه کردی شمع من، در آتشی انداختی بازم چه جولان بود یا رب اینکه از پیشم چو بگذشتی بکینم گرم کردی رخش و بر سر تاختی بازم دو روزی برده بودی از بلا و آفتم بیرون یبک بازی آن شوخ بلا در باختی بازم پی سوز رقیبان گرم کردی مهر خود با من بشوخی در تنور دیگران انداختی بازم چنان از حال خویشم بردی ای بیگانه وش بیرون که در خیل اسیران دیدی و نشناختی بازم غبار من ز میدان بلا یکذره ننشیند بجولان رفتی ای ترک و علم افراختی بازم فغانی رسته بودم چندگاه از طعن بدگویان درین سودا درآوردی و رسوا ساختی بازم فغانی شیرازی