کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سحر ز میکده گریان و دردناک شدم
    براه دوست فتادم چو اشک و خاک شدم
    چراغ دیده ی من شمع روی ساقی بود
    که زد بخرمنم آتش چنانکه پاک شدم
    ز راه دختر رز برنخاستم چندان
    که پایمال حوادث چو برگ تاک شدم
    ز دلق زهد فروشان نیافتم خبری
    غبار دامن رندان جامه چاک شدم
    ز بسکه همچو فغانی کشیده ام دم سرد
    اثر نماند ز من، سوختم، هلاک شدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha