کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم
    داغ دل بلا جو زین لاله زار بردیم
    بزم وصال دیده با داغ هجر رفتیم
    از گلشنی چنین خوش این یادگار بردیم
    گسترده دام همت بر وعده ی همایی
    در شاهراه امید بس انتظار بردیم
    از بهر نیم جرعه وز بهر یک نظاره
    بس تهمت و ملامت زین روزگار بردیم
    شمع مراد یک شب روشن نگشت ما را
    چندانکه نذر و نیت در هر مزار بردیم
    قصر وصال بر ما هر دم بلندتر شد
    چندانکه نقش شیرین آنجا بکار بردیم
    دیدیم خویشتن را چون داغ لاله در خون
    آن دم که در فراقی نام بهار بردیم
    با آستین پر گل رفتیم تا بر دوست
    زانجا بدرد و حسرت دامان خار بردیم
    هنگامه ی فغانی برهم زدیم و او را
    دست و گلوی بسته تا پای دار بردیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha