به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز

810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز
سوسن و گل در کنار مردم آزاد ریز
قطره ی خونابه ام در آتش گلخن فگن
پاره ی خاکسترم در رهگذار باد ریز
خار خشک ما سزاوار سموم آتشست
آسمان گو آب رحمت بر گل و شمشاد ریز
ایکه با شیرین لبالب میزنی جام مراد
جرعه یی گر می توانی بر گل فرهاد ریز
استخوانم ریخت وز نو مینهم بنیاد عشق
از پر خود ای هما گردی برین بنیاد ریز
خواهد از بسیاری غم بردنم خواب عدم
جرعه یی از ساغر خود بر من ناشاد ریز
برگذرگاه فغانی خار هم باشد دریغ
ای صبا نسرین و گل بر منزل آباد ریز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 2شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 3شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 4شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 5شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...6شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 7شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 8شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 9شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 10شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...11شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...12شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...13شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 14شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 15شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...16شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 17شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...18شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟19شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...20شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 21شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...22شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...23شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...24شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 25شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 26شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 27شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 28شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...29شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 30شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...31شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...32شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 33شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...34شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 35شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 36شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...37شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...38شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...39شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...40شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 41شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 42شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 43شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...44شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 45شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 46شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 47شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 48شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...49شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...50شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 51شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...52شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 53شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...54شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 55شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...56شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...57شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...58شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 59شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...60شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...61شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...62شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 63شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 64شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 65شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 66شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 67شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 68شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...69شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...70شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 71شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...72شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 73شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 74شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...75شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...76شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 77شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 78شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 79شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 80شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 81شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 82شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...83شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 84شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 85شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 86شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...87شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 88شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...89شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...90شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 91شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 92شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 93شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...94شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...95شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...96شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...97شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 98شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 99شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 100شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 101شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 102شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...103شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...104شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...105شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...106شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...107شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...108شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 109شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 110شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 111شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 112شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 113شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...114شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 115شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 116شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 117شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...118شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 119شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...120شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 121شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 122شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...123شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...124شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...125شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...126شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...127شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...128شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...129شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...130شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...131شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...132شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...133شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...134شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...135شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 136شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 137شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...138شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 139شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 140شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...141شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...142شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 143شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 144شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...145شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...146شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...147شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 148شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 149شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 150شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...151شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 152شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...153شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 154شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...155شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...156شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...157شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 158شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 159شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 160شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 161شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...162شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 163شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 164شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 165شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...166شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 167شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 168شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...169شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 170شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 171شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 172شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...173شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 174شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...175شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 176شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...177شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 178شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 179شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 180شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...181شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...182شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...183شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...184شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 185شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...186شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 187شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 188شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 189شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 190شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 191شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...192شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 193شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...194شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 195شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 196شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 197شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 198شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 199شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 200شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 201شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 202شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 203شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...204شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 205شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 206شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 207شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 208شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...209شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 210شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 211شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 212شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 213شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...214شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...215شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 216شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...217شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...218شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 219شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...220شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 221شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 222شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...223شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...224شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...225شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...226شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...227شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...228شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 229شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 230شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...231شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...232شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...233شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 234شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...235شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 236شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 237شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 238شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 239شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 240شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...241شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...242شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 243شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...244شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 245شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 246شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 247شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...248شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 249شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...250شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 251شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...252شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ