به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض
همه سهلست همین صحبت یارست غرض
غرض آنست که فارغ شوم از کار جهان
ورنه در گوشه ی میخانه چکارست غرض
جان من بیجهت این تندی و بدخویی چیست
گر نه آزار دل عاشق زارست غرض
آفت دیده ی مردم ز غبارست ولی
دیده را از سر کوی تو غبارست غرض
هوس دیدن گل نیست فغانی ما را
زین چمن جلوه ی آن لاله غدارست غرض

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...2شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 3شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 4شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...5شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...6شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...7شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...8شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 9شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 10شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 11شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...12شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 13شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 14شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 15شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 16شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...17شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...18شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 19شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...20شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 21شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...22شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 23شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...24شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...25شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...26شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 27شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...28شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...29شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...30شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 31شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 32شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 33شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 34شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 35شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 36شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...37شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...38شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 39شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...40شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 41شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 42شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...43شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...44شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 45شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 46شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 47شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 48شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 49شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 50شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...51شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 52شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 53شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 54شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...55شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 56شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...57شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...58شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 59شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 60شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 61شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...62شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...63شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...64شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...65شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 66شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 67شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 68شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 69شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 70شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...71شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...72شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...73شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...74شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...75شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...76شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 77شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 78شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 79شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 80شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 81شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...82شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 83شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 84شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 85شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...86شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 87شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...88شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 89شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 90شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...91شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...92شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...93شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...94شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...95شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...96شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...97شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...98شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...99شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...100شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...101شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...102شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...103شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 104شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 105شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...106شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 107شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 108شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...109شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...110شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 111شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 112شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...113شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...114شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...115شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 116شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 117شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 118شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...119شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 120شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...121شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 122شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...123شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...124شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...125شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 126شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 127شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 128شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 129شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...130شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 131شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 132شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 133شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...134شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 135شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 136شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...137شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 138شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 139شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 140شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...141شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 142شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...143شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 144شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...145شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 146شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 147شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 148شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...149شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...150شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...151شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...152شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 153شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...154شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 155شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 156شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 157شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 158شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 159شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...160شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 161شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...162شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 163شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 164شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 165شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 166شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 167شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 168شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 169شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 170شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 171شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...172شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 173شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 174شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 175شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 176شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...177شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 178شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 179شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 180شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 181شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...182شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...183شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 184شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...185شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...186شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 187شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...188شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 189شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 190شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...191شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...192شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...193شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...194شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...195شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...196شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 197شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 198شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...199شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...200شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...201شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 202شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...203شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 204شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 205شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 206شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 207شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 208شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...209شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...210شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 211شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...212شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 213شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 214شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 215شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...216شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 217شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...218شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 219شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...220شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ