کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو شمع
    ساعتی بنشین که در بزم تو مهمانم چو شمع
    چون کنم دل جمع در بزمت که هر ساعت رقیب
    می دهد افسون و می سازد پریشانم چو شمع
    وه چه حالست اینکه بر دارندم آخر از میان
    چون ببزمت جای خود را گرم گردانم چو شمع
    یا رب از آهست ریزان بر دل گرمم شرار
    یا گرفته آتشی در رشته ی جانم چو شمع
    سوزد از اندوه چون پروانه مرغ نامه بر
    پیش او گر دانه ی اشکی بیفشانم چو شمع
    سوی محرابم مخوان ای پاک دین بهر خدای
    زانکه در بزم شراب، آلوده دامانم چو شمع
    صد پی از هستی پذیرد ای فغانی طینتم
    باز بگدازد سموم دشت هجرانم چو شمع

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha