به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش

840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

برغم من بحریفان می شبانه مکش
مسوز جان من و آه عاشقانه مکش
گذار تا بروم گرد بازی اسبت
هوای ره مکن ایشوخ و تازیانه مکش
ز کاکل تو دل تیره بخت میجویم
مرو بتاب و سر از من بهر بهانه مکش
سیاهی مژه ات موجب هلاک منست
بناز سرمه در آن چشم آهوانه مکش
فروغ بزم فغانی بود ز شعله ی دل
بگو چراغ درین تنگنا زبانه مکش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 2شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 3شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...4شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 5شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...6شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟7شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...8شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 9شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...10شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...11شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...12شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 13شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 14شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 15شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 16شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...17شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 18شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...19شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...20شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 21شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...22شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 23شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 24شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...25شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...26شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...27شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...28شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 29شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 30شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 31شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...32شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 33شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 34شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 35شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 36شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...37شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...38شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 39شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...40شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 41شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...42شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 43شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...44شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...45شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...46شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 47شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...48شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...49شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...50شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 51شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 52شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 53شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 54شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 55شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 56شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...57شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...58شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 59شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...60شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 61شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 62شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...63شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...64شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 65شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 66شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 67شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 68شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 69شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 70شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...71شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 72شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 73شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 74شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...75شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 76شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...77شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...78شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 79شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 80شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 81شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...82شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...83شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...84شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...85شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 86شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 87شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 88شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 89شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 90شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...91شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...92شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...93شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...94شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...95شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...96شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 97شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 98شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 99شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 100شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 101شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...102شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 103شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 104شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 105شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...106شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 107شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...108شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 109شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 110شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...111شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...112شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...113شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...114شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...115شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...116شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...117شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...118شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...119شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...120شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...121شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...122شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...123شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 124شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 125شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...126شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 127شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 128شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...129شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...130شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 131شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 132شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...133شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...134شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...135شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 136شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 137شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 138شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...139شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 140شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...141شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 142شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...143شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...144شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...145شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 146شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 147شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 148شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 149شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...150شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 151شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 152شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 153شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...154شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 155شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 156شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...157شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 158شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 159شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 160شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...161شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 162شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...163شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 164شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...165شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 166شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 167شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 168شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...169شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...170شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...171شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...172شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 173شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...174شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 175شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 176شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 177شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 178شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 179شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...180شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 181شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...182شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 183شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 184شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 185شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 186شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 187شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 188شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 189شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 190شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 191شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...192شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 193شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 194شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 195شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 196شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...197شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 198شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 199شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 200شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 201شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...202شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...203شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 204شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...205شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...206شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 207شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...208شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 209شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 210شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...211شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...212شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...213شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...214شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...215شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...216شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 217شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 218شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...219شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...220شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...221شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 222شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...223شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 224شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 225شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 226شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 227شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 228شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...229شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...230شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 231شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...232شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 233شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 234شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 235شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...236شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 237شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...238شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 239شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...240شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ