به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خویش

910عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خویش
یا هلاکم کن به زهر چشم خواب آلود خویش
خنده ی شیرین لبالب ساز با دشنام تلخ
از گدایان کم مکن لطف عتاب آلود خویش
در چمن بند قبا بگشا و جیب غنچه را
نکهتی بخش از گریبان گلاب آلود خویش
تا بکی ای سرو چمن گل در عرق داری نگاه
از حیا خوی کرده رخسار حجاب آلود خویش
پیش آن لبها فغانی از سؤال بوسه مرد
زنده کن او را بدشنام جواب آلود خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 2شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...3شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟4شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...5شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 6شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...7شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...8شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...9شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 10شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 11شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 12شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 13شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...14شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 15شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...16شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...17شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 18شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...19شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 20شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 21شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...22شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...23شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...24شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...25شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 26شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 27شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 28شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...29شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 30شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 31شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 32شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 33شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...34شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...35شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 36شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...37شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 38شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...39شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 40شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...41شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...42شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...43شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 44شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...45شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...46شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...47شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 48شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 49شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 50شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 51شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 52شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 53شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...54شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...55شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 56شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...57شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 58شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 59شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...60شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...61شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 62شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 63شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 64شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 65شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 66شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 67شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...68شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 69شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 70شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 71شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...72شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 73شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...74شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...75شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 76شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 77شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 78شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...79شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...80شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...81شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...82شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 83شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 84شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 85شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 86شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 87شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...88شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...89شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...90شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...91شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...92شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...93شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 94شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 95شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 96شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 97شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 98شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...99شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 100شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 101شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 102شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...103شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 104شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...105شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 106شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 107شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...108شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...109شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...110شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...111شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...112شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...113شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...114شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...115شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...116شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...117شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...118شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...119شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...120شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 121شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 122شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...123شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 124شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 125شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...126شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...127شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 128شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 129شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...130شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...131شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...132شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 133شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 134شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 135شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...136شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 137شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...138شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 139شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...140شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...141شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...142شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 143شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 144شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 145شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 146شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...147شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 148شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 149شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 150شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...151شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 152شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 153شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...154شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 155شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 156شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 157شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...158شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 159شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...160شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 161شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...162شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 163شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 164شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 165شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...166شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...167شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...168شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...169شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 170شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...171شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 172شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 173شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 174شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 175شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 176شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...177شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 178شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...179شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 180شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 181شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 182شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 183شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 184شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 185شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 186شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 187شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 188شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...189شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 190شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 191شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 192شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 193شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...194شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 195شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 196شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 197شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 198شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...199شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...200شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 201شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...202شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...203شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 204شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...205شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 206شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 207شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...208شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...209شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...210شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...211شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...212شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...213شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 214شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 215شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...216شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...217شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...218شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 219شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...220شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 221شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 222شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 223شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 224شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 225شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...226شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...227شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 228شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...229شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 230شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 231شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 232شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...233شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 234شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...235شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 236شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...237شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ