کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش
    ولی در جلوه ی جولان نمی یابد کسی گردش
    خیال جوهر فرد دهانش جان مشتاقان
    ز هستی فرد سازد جان فدای جوهر فردش
    گرفتاری که حیران جمال اوست روز و شب
    نبیند راحت از خواب و نباشد لذت از خوردش
    کسی را سجده ی محراب ابرویش قبول افتد
    که اشک سرخ پیدا باشد از رخساره ی زردش
    بقدر حال خود هر کس بدین در تحفه یی دارد
    من مسکین ندارم هیچ غیر از تحفه ی دردش
    باظهار محبت هر که خود را مرد ره داند
    گر از تیغ ملامت رو بگرداند مخوان مردش
    فغانی با گل و گلزار عالم داشت دلگرمی
    هوای گلرخی از هستی خود ساخت دلسردش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha