به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بینیدش

930عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بینیدش
بخونم تشنه لبهای شراب آلوده بینیدش
برامد خواب کرده از چمن تا جان دهد عاشق
نشان برگ گل بر روی خواب آلوده بینیدش
چه می پرسی که از بوی که پیراهن قبا کردی
چو برگ گل گریبان گلاب آلوده بینیدش
ندارد شمع من تاب جواب گفت بیگانه
لب خندان و گفتار حجاب آلوده بینیدش
بدشنامم زبان بیرون کند چون بوسه یی خواهم
مرا کشت آن پسر ناز جواب آلوده بینیدش
چه کس باشد فغانی تا نویسد نکته یی زان لب
ز خون دل ورقهای کباب آلوده بینیدش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...2شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...3شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 4شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 5شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...6شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 7شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...8شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟9شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...10شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 11شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...12شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...13شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...14شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 15شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 16شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 17شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 18شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...19شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 20شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...21شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...22شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 23شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...24شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 25شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 26شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...27شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...28شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...29شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...30شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 31شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 32شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 33شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...34شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 35شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 36شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 37شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 38شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...39شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...40شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 41شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...42شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 43شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...44شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 45شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...46شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...47شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...48شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 49شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...50شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...51شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...52شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 53شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 54شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 55شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 56شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 57شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 58شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...59شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...60شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 61شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...62شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 63شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 64شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...65شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...66شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 67شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 68شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 69شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 70شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 71شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 72شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...73شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 74شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 75شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 76شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...77شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 78شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...79شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...80شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 81شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 82شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 83شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...84شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...85شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...86شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...87شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 88شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 89شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 90شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 91شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 92شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...93شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...94شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...95شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...96شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...97شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...98شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 99شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 100شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 101شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 102شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 103شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...104شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 105شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 106شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 107شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...108شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 109شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...110شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 111شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 112شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...113شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...114شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...115شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...116شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...117شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...118شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...119شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...120شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...121شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...122شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...123شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...124شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...125شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 126شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 127شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...128شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 129شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 130شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...131شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...132شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 133شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 134شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...135شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...136شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...137شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 138شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 139شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 140شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...141شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 142شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...143شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 144شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...145شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...146شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...147شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 148شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 149شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 150شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 151شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...152شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 153شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 154شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 155شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...156شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 157شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 158شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...159شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 160شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 161شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 162شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...163شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 164شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...165شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 166شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...167شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 168شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 169شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 170شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...171شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...172شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...173شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...174شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 175شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...176شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 177شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 178شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 179شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 180شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 181شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...182شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 183شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...184شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 185شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 186شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 187شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 188شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 189شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 190شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 191شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 192شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 193شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...194شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 195شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 196شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 197شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 198شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...199شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 200شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 201شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 202شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 203شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...204شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...205شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 206شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...207شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...208شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 209شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...210شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 211شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 212شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...213شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...214شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...215شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...216شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...217شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...218شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 219شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 220شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...221شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...222شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...223شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 224شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...225شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 226شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 227شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 228شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 229شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 230شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...231شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...232شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 233شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...234شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 235شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 236شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 237شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...238شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 239شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...240شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 241شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...242شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ