کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وقتست ای حریف که می در سبو کنند
    دردیکشان بمنزل مقصود رو کنند
    ما جوی شیر و قصر زبرجد گذاشتیم
    ساقی بگو که میکده را رفت و رو کنند
    می ده که وضع میکده بی مصلحت نشد
    کاری که می کنند حکیمان نکو کنند
    امروز داد مرشد ما رخصت شراب
    اما به این قرار که کم گفتگو کنند
    بگذار کار توبه ی صوفی بساقیان
    تا اندک اندکی بگلویش فرو کنند
    مشکل حکایتیست که هر ذره عین اوست
    اما نمی توان که اشارت به او کنند
    خوبان ز آب دیده ی ما غافلند حیف
    زین یوسفان که جامه بخون شستشو کنند
    قسمت نگر که کشته ی شمشیر عشق یافت
    مرگی که زندگان بدعا آرزو کنند
    آلوده ی شراب فغانی به خاک رفت
    آه ار ملایکش کفن تازه بو کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha