کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای دگر
    دارم من خونین جگر میل تماشای دگر
    چون عقد زلفی بنگرم پیچد دل غم پرورم
    ترسم که افتد در سرم بیهوده سودای دگر
    دارم دل صد پاره یی از غمزه ی خون خواره یی
    گردم پی نظاره یی هر دم بمأوای دگر
    نبود بصد دام هوس بر آن غزالم دسترس
    بیخود ز بویش هر نفس افتم بصحرای دگر
    چون غنچه از چاک درون جیب و کنارم پر ز خون
    او در قبای نیلگون دامن کشان جای دگر
    تا چند ای پیمان شکن قصد من خونین کفن
    امروز رحمی جان من چون هست فردای دگر
    چشمت چو قصد خون کند ناز و جفا افزون کند
    مسکین فغانی چون کند یا رب تمنای دگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha