کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا چند بافسون جهان بند توان بود
    مردیم، درین کهنه سرا چند توان بود
    شد نقش من از تخته ی گل، چند شب و روز
    گریان پی خوبان شکر خند توان بود
    حیفست که رنجی نبرد بنده ی مقبل
    امروز که مقبول خداوند توان بود
    بی صورت شیرین و لب لعل توان زیست
    بی چاشنی گلشکر و قند توان بود
    زنجیر بیارید که سر رشته شد از دست
    عاشق نه چنانم که خردمند توان بود
    در حسن وفا کوش که گر عهد درستست
    صد سال بیک وعده و سوگند توان بود
    ماییم و همین زمزمه ی عشق فغانی
    پیداست که دیگر بچه خرسند بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha