به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت

760عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت
ترک هوس گرفت وز باد هوا نسوخت
پروانه یی که بر سر شمعی بمهر گشت
بیرون نشد ز دایره ی شوق تا نسوخت
یک ره دلم در انجمن آتشین رخان
نام وفا نبرد که با صد جفا نسوخت
هرگز جدا نشد ز دلم بیتو پاره یی
کان پاره هم ز داغ جدایی جدا نسوخت
در آب چشم و آتش دل غرق حیرتم
کاین از چه رو نکشت مرا وان چرا نسوخت
در محفلی که چهره برافروخت شمع من
ننشست از کرشمه دمی تا مرا نسوخت
جایی نکرد بیتو فغانی خیال عیش
کز آرزوی شمع رخت چند جا نسوخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 2شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 3شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 4شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...5شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 6شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 7شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 8شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...9شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 10شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...11شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 12شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 13شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...14شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...15شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 16شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...17شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 18شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 19شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 20شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...21شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 22شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 23شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...24شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 25شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 26شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 27شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 28شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 29شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 30شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 31شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 32شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 33شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 34شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 35شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 36شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 37شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...38شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 39شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 40شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...41شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 42شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 43شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 44شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...45شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...46شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 47شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 48شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...49شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 50شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 51شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 52شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...53شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 54شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...55شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 56شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 57شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...58شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...59شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 60شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...61شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...62شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 63شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 64شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 65شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 66شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...67شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...68شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...69شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 70شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 71شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 72شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 73شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...74شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...75شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...76شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...77شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...78شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...79شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 80شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...81شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 82شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 83شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 84شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...85شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 86شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...87شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 88شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 89شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...90شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 91شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 92شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 93شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...94شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...95شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 96شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 97شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 98شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 99شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 100شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 101شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...102شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 103شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 104شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...105شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 106شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...107شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 108شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 109شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 110شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...111شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 112شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...113شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 114شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...115شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...116شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 117شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...118شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 119شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 120شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...121شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 122شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...123شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 124شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 125شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 126شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 127شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 128شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 129شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 130شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 131شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 132شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 133شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 134شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 135شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...136شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 137شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...138شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...139شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...140شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...141شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 142شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 143شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 144شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 145شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 146شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...147شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...148شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 149شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 150شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...151شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...152شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...153شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...154شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...155شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 156شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 157شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 158شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 159شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 160شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 161شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 162شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 163شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...164شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 165شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...166شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 167شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 168شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 169شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 170شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 171شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 172شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 173شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 174شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...175شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 176شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 177شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 178شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 179شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 180شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...181شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 182شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 183شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...184شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...185شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 186شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...187شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...188شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 189شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 190شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...191شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 192شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 193شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 194شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 195شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 196شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 197شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 198شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 199شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 200شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 201شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...202شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 203شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 204شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 205شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 206شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...207شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...208شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...209شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 210شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 211شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...212شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 213شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...214شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟215شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...216شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 217شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...218شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...219شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...220شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 221شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 222شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 223شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 224شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...225شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 226شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...227شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...228شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 229شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...230شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 231شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 232شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...233شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...234شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...235شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...236شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 237شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 238شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 239شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...240شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 241شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 242شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 243شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 244شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...245شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...246شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 247شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...248شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 249شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...250شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 251شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...252شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...253شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...254شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 255شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...256شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...257شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...258شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 259شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 260شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 261شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 262شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 263شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 264شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...265شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...266شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 267شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...268شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 269شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 270شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...271شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...272شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 273شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 274شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 275شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 276شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 277شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 278شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...279شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 280شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 281شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 282شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...283شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 284شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...285شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...286شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 287شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 288شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 289شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...290شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...291شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...292شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...293شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 294شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 295شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 296شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 297شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 298شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...299شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...300شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...301شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...302شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...303شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...304شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 305شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 306شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 307شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 308شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 309شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...310شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 311شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 312شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 313شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...314شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 315شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...316شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 317شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 318شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...319شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...320شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...321شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...322شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...323شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...324شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...325شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...326شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...327شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...328شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...329شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...330شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...331شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 332شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 333شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...334شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 335شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 336شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...337شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...338شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 339شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 340شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...341شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...342شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...343شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 344شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 345شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 346شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...347شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 348شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...349شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 350شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...351شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...352شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...353شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 354شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 355شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 356شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 357شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...358شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 359شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 360شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 361شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...362شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 363شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 364شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...365شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 366شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 367شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 368شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...369شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 370شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...371شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 372شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...373شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 374شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 375شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 376شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...377شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...378شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...379شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...380شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 381شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...382شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 383شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 384شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 385شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 386شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 387شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...388شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 389شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...390شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 391شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 392شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 393شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 394شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 395شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 396شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 397شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 398شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 399شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...400شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 401شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 402شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 403شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 404شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...405شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 406شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 407شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 408شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 409شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...410شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...411شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 412شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...413شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...414شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 415شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...416شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 417شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 418شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...419شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...420شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...421شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...422شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...423شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...424شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 425شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 426شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...427شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...428شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...429شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 430شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...431شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 432شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 433شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 434شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 435شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 436شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...437شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...438شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 439شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...440شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 441شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 442شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 443شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...444شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 445شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...446شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 447شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...448شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ