کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خورشید من که رخش جفا گرم داشتست
    حسنش بر این خیال خطا گرم داشتست
    در عاشقی بشورش من نیست عندلیب
    هنگامه را بصوت و صدا گرم داشتست
    چون بیضه نه سپهر در آرد بزیر بال
    مرغی که آشیان وفا گرم داشتست
    در چنگ زهره هست نوای غلط مرو
    کاین بزم را ترانه ی ما گرم داشتست
    یک مشتریست بر در این خانه آفتاب
    بازار خوبی تو خدا گرم داشتست
    تا کی دهد عنان مرادم فلک بدست
    حالا به تازیانه مرا گرم داشتست
    در حیرتم که آتش صوفی برای چیست
    چون صفه را سماع و صفا گرم داشتست
    تا آمدم بوادی هجران گداختم
    این منزل خراب هوا گرم داشتست
    چون شمع تا نسوخت فغانی نیافت وصل
    مجلس از آن اوست که جا گرم داشتست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha