به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد

740عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد
دستم گرفته بر سر کوی دگر برد
آشفته ام ز باد که هر دم بر غم من
گردی ز مقدم تو بروی دگر برد
جان را بدست باد چو سویت روان کنم
لرزد دلم مباد که سوی دگر برد
عاشق شنید بوی گل از باد و شد ز دست
در مجلسی ندید که بوی دگر برد
آمد هوای آنکه فغانی بهر نفس
برگ نشاط بر لب جوی دگر برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 2شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 3شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...4شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...5شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 6شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 7شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...8شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...9شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...10شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...11شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...12شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 13شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 14شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 15شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 16شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 17شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 18شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 19شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 20شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...21شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 22شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...23شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 24شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 25شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 26شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 27شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 28شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 29شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 30شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 31شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...32شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 33شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 34شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 35شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 36شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 37شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...38شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 39شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 40شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...41شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...42شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 43شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...44شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...45شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 46شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 47شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...48شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 49شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 50شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 51شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 52شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 53شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 54شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 55شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 56شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 57شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 58شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...59شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 60شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 61شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 62شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 63شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...64شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...65شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...66شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 67شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 68شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...69شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 70شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...71شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟72شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...73شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 74شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...75شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...76شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...77شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 78شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 79شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 80شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 81شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...82شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 83شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...84شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...85شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 86شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...87شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 88شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 89شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...90شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...91شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...92شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...93شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 94شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 95شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 96شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...97شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 98شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 99شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 100شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 101شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...102شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...103شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 104شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...105شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 106شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...107شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 108شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...109شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...110شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...111شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 112شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...113شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...114شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...115شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 116شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 117شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 118شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 119شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 120شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 121شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...122شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...123شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 124شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...125شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 126شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 127شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...128شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...129شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 130شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 131شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 132شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 133شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 134شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 135شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...136شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 137شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 138شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 139شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...140شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 141شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...142شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...143شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 144شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 145شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 146شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...147شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...148شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...149شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...150شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 151شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 152شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 153شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 154شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 155شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...156شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...157شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...158شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...159شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...160شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...161شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 162شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 163شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 164شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 165شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 166شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...167شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 168شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 169شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 170شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...171شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 172شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...173شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 174شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 175شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...176شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...177شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...178شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...179شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...180شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...181شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...182شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...183شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...184شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...185شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...186شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...187شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...188شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 189شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 190شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...191شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 192شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 193شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...194شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...195شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 196شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 197شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...198شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...199شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...200شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 201شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 202شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 203شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...204شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 205شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...206شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 207شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...208شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...209شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...210شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 211شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 212شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 213شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 214شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...215شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 216شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 217شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 218شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...219شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 220شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 221شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...222شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 223شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 224شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 225شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...226شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 227شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...228شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 229شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...230شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 231شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 232شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 233شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...234شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...235شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...236شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...237شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 238شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...239شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 240شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 241شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 242شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 243شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 244شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...245شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 246شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...247شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 248شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 249شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 250شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 251شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 252شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 253شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 254شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 255شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 256شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...257شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 258شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 259شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 260شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 261شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...262شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 263شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 264شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 265شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 266شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...267شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...268شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 269شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...270شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...271شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 272شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...273شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 274شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 275شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...276شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...277شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...278شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...279شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...280شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...281شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 282شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 283شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...284شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...285شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...286شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 287شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...288شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 289شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 290شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 291شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 292شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 293شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...294شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...295شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 296شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...297شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 298شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 299شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 300شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...301شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 302شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...303شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 304شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...305شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ