کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درون سینه ام این نیم جان کز بهر ماهی بود
    بیک نظاره بیرون رفت پنداری که آهی بود
    کسم در هیچ گلشن ره نداد امشب ز بدبختی
    گذشت آنهم که این دیوانه را آرامگاهی بود
    به آب چشم من رحمی کن آخر این همان چشمست
    که بر خورشید رخسار تواش روزی نگاهی بود
    فتادم در تظلم روز جولان بر سر راهش
    نگفت آن بیوفا کان آدمی یا برگ کاهی بود
    فغانی از سموم هجر در دشت فنا افتاد
    نشد پیدا نشان و نام او گویا گیاهی بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha