کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد
    در دل چراغی داشتم آن هم به هجران تیره شد
    بس تیره و افسرده ام در آتشم افگن شبی
    داغ تو باشد شمع من باری اگر جان تیره شد
    دیگر چه گل چیند کسی از گریه ی شبهای من
    کز دیده ی آلوده ام سیلاب مژگان تیره شد
    می سوزم و آگه نیم کز چیست در جان آتشم
    بر من چه تابد چون دلم از داغ پنهان تیره شد
    فالی که بر خود می زدم افتاد بر عکس مراد
    وه کز خیال باطلم طبع پریشان تیره شد
    آلوده نتوان کرد لب بهر حیات جاودان
    آیینه ی اسکندری از آب حیوان تیره شد
    سوزد فغانی ته بته پیش تو از شرم گنه
    هم در خور آتش بود دل چون ز عصیان تیره شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha