کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد
    که از مسافر ره دور من خبر گیرد
    کف غبارم و جایی رسم بدولت عشق
    گرم نسیم عنایت ز خاک برگیرد
    تو نازنینی و ما دردمند درد آشام
    میان ما و تو صحبت چگونه در گیرد
    ز تاب شمع رخت آتشیست در دل من
    که گر نفس نکشم شعله در جگر گیرد
    بپایبوس تو آن کس رسد که چون خورشید
    اگر خرام کنی مقدمت بزر گیرد
    لبت بوعده ی شیرین و خنده ی نمکین
    هزار نکته ی باریک بر شکر گیرد
    کشد گلاب فغانی روان ز شیشه ی دل
    گرت ز ناله ی عشاق دردسر گرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha