کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش کند
    جرعه نوشان را شقایق نعل در آتش کند
    خرم آن شاهد که نوشد جرعه ی بیغش بناز
    عاشق دلخسته از نظاره ی او غش کند
    لاله خون ریزان، گل آتشبار و سوسن ده زبان
    مرغ سرگردان ازینها با که خاطر خوش کند
    چشم و دل گردد زمین و آسمان، چون ماه من
    جلوه بر تخت روان و ناز بر ابرش کند
    آهوان را چشم و مرغان را نظر مانده به راه
    تا کی این ترک شکاری دست در ترکش کند
    شمه یی طاقت نیارد گر بود صبح و شفق
    آنچه بر دل جام صاف و ساقی مهوش کند
    بلبل طبع فغانی در گلستان نظر
    بهر تسخیر گلی این نغمه ی دلکش کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha