کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد
    مستوری من توبه ی صد توبه شکن شد
    در دیده بدل گشت سیاهی بسپیدی
    نظاره که ریحان ترم برگ سمن شد
    از باده ی صافم نگشاید دل روشن
    تا شمع جمال تو چراغ دل من شد
    بر ساغر می شاید اگر لب نرسانم
    چون خاتم لعل تو مرا مهر دهن شد
    دیدم بدل جام جم آیینه ی حسنت
    کارم ز مه روی تو بر وجه حسن شد
    آن عشق و جوانی که درین واقعه بایست
    افسوس که در بیخردی دردی دن شد
    این دل که سفال سیه میکده ها بود
    از فیض نظر مجمره مشگ ختن شد
    دی مست تو آن پنبه که از گوش برون کرد
    از بهر گلو بستنش امروز رسن شد
    دوک فلک پیر بسا رشته ی باریک
    کز بهر ردا رشت ولی تار کفن شد
    پار آن شجر حسن نهال گل نو بود
    امسال چه شمشاد قد و سیم بدن شد
    بس روغن دل مرهم کافور جگر ساخت
    معشوق که شیرین سخن و پسته دهن شد
    حاشا که بیانش عرق تلخ گدازد
    آن را که لب لعل پر از در سخن شد
    عمری که چو ایام بهاران گذران بود
    افسوس که از بیخردی درد بدن شد
    قطع نظر از ساغر می کرد فغانی
    بگذاشت در میکده و مرغ چمن شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha