به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد

1200عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد
چرا لب شکرین از شراب بگدازد
خوش آن بدن که ز می در قبا چو گل روید
نه آنکه همچو شکر در گلاب بگدازد
بر آن سرم که چراغی ز روغنم ماند
دمی که این تن بیخورد و خواب بگدازد
گهی ز غم جگر پاره ام کباب شود
دمی ز غصه دلم چون کباب بگدازد
بدلفروزی شمع جمال او نرسد
هزار سال اگر آفتاب بگدازد
فغانی از طلب کیمیا نیاساید
مگر دمی که درین اضطراب بگدازد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...2شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 3شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 4شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...5شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...6شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 7شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...8شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...9شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 10شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 11شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 12شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 13شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...14شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...15شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...16شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 17شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 18شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 19شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 20شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...21شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...22شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...23شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...24شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...25شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...26شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 27شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...28شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 29شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 30شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 31شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...32شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 33شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...34شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 35شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 36شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...37شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 38شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 39شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 40شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...41شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...42شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 43شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 44شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 45شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 46شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 47شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 48شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...49شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 50شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 51شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...52شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 53شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...54شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 55شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 56شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 57شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...58شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 59شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...60شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 61شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...62شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...63شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 64شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...65شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 66شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 67شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...68شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 69شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...70شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 71شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 72شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 73شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 74شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 75شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 76شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 77شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 78شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 79شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 80شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 81شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 82شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...83شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 84شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...85شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...86شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...87شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...88شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 89شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 90شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 91شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 92شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 93شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...94شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...95شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 96شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 97شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...98شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...99شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...100شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...101شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...102شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 103شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 104شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 105شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 106شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 107شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 108شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 109شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 110شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...111شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 112شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...113شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 114شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 115شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 116شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 117شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 118شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 119شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 120شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 121شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...122شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 123شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 124شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 125شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 126شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 127شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...128شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 129شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 130شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...131شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...132شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 133شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...134شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...135شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 136شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 137شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...138شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 139شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 140شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 141شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 142شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 143شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 144شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 145شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 146شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 147شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 148شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...149شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 150شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 151شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 152شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 153شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...154شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...155شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...156شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 157شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 158شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...159شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 160شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...161شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟162شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...163شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 164شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...165شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...166شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...167شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 168شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 169شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 170شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 171شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...172شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 173شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...174شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...175شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 176شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...177شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 178شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 179شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...180شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...181شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...182شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...183شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 184شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 185شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 186شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...187شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 188شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 189شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 190شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 191شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...192شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...193شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 194شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...195شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 196شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...197شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 198شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...199شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...200شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...201شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 202شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...203شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...204شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...205شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 206شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 207شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 208شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 209شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 210شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 211شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...212شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...213شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 214شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...215شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 216شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 217شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...218شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...219شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 220شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 221شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 222شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 223شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 224شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 225شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...226شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 227شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 228شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 229شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...230شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 231شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...232شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...233شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 234شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 235شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 236شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...237شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...238شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...239شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...240شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 241شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 242شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 243شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 244شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 245شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...246شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...247شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...248شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...249شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...250شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...251شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 252شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 253شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 254شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 255شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 256شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...257شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 258شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 259شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 260شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...261شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 262شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...263شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 264شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 265شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...266شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...267شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...268شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...269شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...270شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...271شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...272شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...273شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...274شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...275شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...276شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...277شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...278شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 279شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 280شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...281شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 282شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 283شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...284شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...285شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 286شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 287شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...288شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...289شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...290شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 291شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 292شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 293شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...294شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 295شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...296شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 297شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...298شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...299شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...300شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 301شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 302شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 303شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 304شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...305شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 306شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 307شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 308شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...309شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 310شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 311شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...312شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 313شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 314شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 315شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...316شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 317شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...318شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 319شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...320شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 321شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 322شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 323شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...324شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...325شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...326شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...327شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 328شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...329شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 330شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 331شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 332شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 333شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 334شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...335شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 336شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...337شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 338شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 339شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 340شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 341شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 342شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 343شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 344شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 345شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 346شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...347شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 348شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 349شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 350شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 351شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...352شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 353شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 354شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 355شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 356شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...357شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...358شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 359شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...360شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...361شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 362شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...363شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 364شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 365شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...366شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...367شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...368شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...369شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...370شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...371شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 372شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 373شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...374شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...375شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...376شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 377شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...378شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 379شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 380شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 381شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 382شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 383شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...384شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...385شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 386شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...387شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 388شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 389شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 390شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...391شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 392شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...393شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 394شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...395شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ