به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی ماند

1100عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی ماند
نهالی کاینچنین باشد گلش بر بار کی ماند
مرا خاریست در دل از تمنای گل رویت
برآور حاجت من در دلم این خار کی ماند
برون آرم ز چنگ میفروشان خرقه ی تقوی
چنین رختم گرو در خانه ی خمار کی ماند
تویی در دل چو جان و خون بهم آمیخته با هم
کسی کاین باده در جامش بود هشیار کی ماند
معاذالله بدینسان گر تو فردا در جواب آیی
ملامت رفتگان را بر زبان گفتار کی ماند
نشان دامن پاکست روز افزونی حسنت
وگرنه خوبی ده روزه این مقدار کی ماند
ز حسن بیزوالت ایکه شد خلقی خریدارت
اگر اندک زمانی باشد این بازار کی ماند
خیال شمع رویت گر نباشد در نظر ما را
شب غم روشنی در دیده ی بیدار کی ماند
مکن منع فغانی گر بود مست از می وحدت
کسی کاین باده در جامش بود هشیار کی ماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...2شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...3شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 4شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 5شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 6شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 7شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...8شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...9شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...10شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...11شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...12شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...13شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 14شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...15شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 16شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 17شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 18شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...19شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 20شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...21شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 22شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 23شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...24شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 25شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 26شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 27شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...28شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...29شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 30شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 31شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 32شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 33شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 34شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 35شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...36شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 37شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 38شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...39شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 40شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...41شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 42شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 43شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 44شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...45شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 46شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...47شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 48شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...49شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...50شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 51شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...52شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 53شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 54شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...55شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 56شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...57شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 58شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 59شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 60شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 61شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 62شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 63شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 64شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 65شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 66شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 67شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 68شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 69شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...70شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 71شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...72شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...73شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...74شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...75شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 76شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 77شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 78شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 79شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 80شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...81شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...82شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 83شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 84شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...85شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...86شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...87شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...88شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...89شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 90شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 91شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 92شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 93شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 94شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 95شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 96شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 97شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...98شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 99شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...100شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 101شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 102شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 103شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 104شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 105شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 106شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 107شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 108شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...109شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 110شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 111شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 112شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 113شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 114شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...115شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 116شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 117شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...118شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...119شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 120شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...121شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...122شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 123شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 124شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...125شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 126شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 127شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 128شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 129شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 130شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 131شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 132شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 133شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 134شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 135شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...136شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 137شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 138شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 139شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 140شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...141شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...142شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...143شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 144شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 145شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...146شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 147شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...148شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟149شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...150شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 151شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...152شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...153شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...154شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 155شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 156شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 157شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 158شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...159شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 160شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...161شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...162شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 163شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...164شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 165شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 166شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...167شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...168شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...169شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...170شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 171شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 172شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 173شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...174شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 175شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 176شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 177شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 178شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...179شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...180شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 181شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...182شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 183شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...184شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 185شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...186شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...187شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...188شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 189شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...190شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...191شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...192شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 193شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 194شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 195شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 196شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 197شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 198شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...199شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...200شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 201شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...202شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 203شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 204شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...205شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...206شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 207شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 208شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 209شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 210شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 211شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 212شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...213شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 214شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 215شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 216شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...217شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 218شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...219شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...220شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 221شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 222شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 223شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...224شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...225شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...226شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...227شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 228شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 229شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 230شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 231شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 232شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...233شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...234شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...235شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...236شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...237شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...238شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 239شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 240شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 241شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 242شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 243شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...244شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 245شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 246شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 247شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...248شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 249شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...250شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 251شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 252شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...253شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...254شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...255شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...256شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...257شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...258شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...259شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...260شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...261شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...262شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...263شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...264شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...265شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 266شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 267شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...268شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 269شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 270شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...271شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...272شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 273شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 274شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...275شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...276شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...277شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 278شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 279شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 280شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...281شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 282شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...283شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 284شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...285شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...286شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...287شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 288شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 289شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 290شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 291شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...292شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 293شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 294شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 295شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...296شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 297شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 298شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...299شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 300شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 301شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 302شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...303شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 304شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...305شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 306شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...307شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 308شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 309شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 310شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...311شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...312شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...313شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...314شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 315شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...316شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 317شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 318شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 319شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 320شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 321شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...322شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 323شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...324شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 325شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 326شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 327شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 328شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 329شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 330شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 331شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 332شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 333شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...334شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 335شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 336شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 337شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 338شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...339شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 340شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 341شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 342شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 343شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...344شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...345شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 346شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...347شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...348شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 349شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...350شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 351شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 352شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...353شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...354شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...355شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...356شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...357شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...358شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 359شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 360شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...361شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...362شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...363شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 364شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...365شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 366شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 367شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 368شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 369شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 370شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...371شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...372شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 373شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...374شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 375شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 376شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 377شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...378شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 379شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...380شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 381شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...382شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ