به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد

760عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد
من این طلب ندارم و او هم نمی دهد
در دست روزگار گل آرزوی من
ز آنگونه شد فسرده که بو هم نمی دهد
من آرزوی آب به دل سرد کرده ام
بختم مجال بر لب جو هم نمی دهد
بیمست کز خمار دهم جان و میفروش
یک ساغرم ز لای سبو هم نمی دهد
بیگانه وارم از حرم وصل راند یار
جایم به پهلوی سگ کو هم نمی دهد
من صد سلام کردم و او یکجواب تلخ
بعد از هزار تندی خو هم نمی دهد
از بسکه جور دید فغانی ز دست دل
راه نظر بروی نکو هم نمی دهد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 2شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 3شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...4شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 5شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 6شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...7شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 8شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 9شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 10شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...11شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...12شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 13شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 14شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...15شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 16شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 17شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 18شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...19شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 20شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...21شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 22شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 23شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...24شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...25شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 26شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...27شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...28شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 29شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 30شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 31شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 32شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...33شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...34شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...35شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 36شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 37شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 38شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 39شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...40شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...41شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...42شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...43شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...44شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...45شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 46شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...47شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 48شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 49شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 50شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...51شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 52شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...53شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 54شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 55شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...56شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 57شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 58شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 59شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...60شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...61شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 62شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 63شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 64شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 65شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 66شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 67شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...68شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 69شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 70شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...71شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 72شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...73شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 74شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 75شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 76شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...77شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 78شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...79شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 80شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...81شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...82شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 83شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...84شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 85شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 86شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...87شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 88شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...89شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 90شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 91شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 92شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 93شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 94شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 95شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 96شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 97شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 98شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 99شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 100شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 101شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...102شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 103شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...104شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...105شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...106شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...107شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 108شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 109شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 110شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 111شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 112شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...113شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...114شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 115شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 116شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...117شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...118شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...119شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...120شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...121شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 122شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 123شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 124شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 125شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 126شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 127شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 128شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 129شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...130شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 131شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...132شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 133شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 134شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 135شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 136شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 137شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 138شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 139شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 140شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...141شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 142شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 143شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 144شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 145شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 146شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...147شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 148شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 149شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...150شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...151شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 152شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...153شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...154شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 155شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 156شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...157شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 158شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 159شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 160شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 161شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 162شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 163شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 164شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 165شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 166شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 167شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...168شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 169شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 170شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 171شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 172شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...173شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...174شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...175شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 176شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 177شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...178شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 179شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...180شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟181شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...182شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 183شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...184شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...185شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...186شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 187شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 188شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 189شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 190شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...191شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 192شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...193شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...194شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 195شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...196شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 197شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 198شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...199شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...200شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...201شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...202شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 203شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 204شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 205شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...206شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 207شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 208شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 209شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 210شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...211شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...212شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 213شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...214شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 215شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...216شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 217شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...218شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...219شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...220شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 221شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...222شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...223شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...224شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 225شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 226شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 227شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 228شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 229شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 230شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...231شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...232شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 233شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...234شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 235شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 236شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...237شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...238شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 239شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 240شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 241شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 242شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 243شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 244شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...245شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 246شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 247شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 248شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...249شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 250شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...251شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...252شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 253شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 254شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 255شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...256شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...257شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...258شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...259شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 260شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 261شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 262شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 263شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 264شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...265شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...266شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...267شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...268شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...269شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...270شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 271شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 272شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 273شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 274شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 275شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...276شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 277شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 278شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 279شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...280شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 281شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...282شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 283شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 284شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...285شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...286شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...287شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...288شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...289شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...290شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...291شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...292شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...293شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...294شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...295شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...296شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...297شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 298شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 299شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...300شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 301شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 302شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...303شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...304شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 305شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 306شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...307شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...308شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...309شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 310شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 311شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 312شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...313شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 314شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...315شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 316شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...317شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...318شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...319شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 320شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 321شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 322شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 323شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...324شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 325شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 326شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 327شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...328شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 329شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 330شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...331شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 332شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 333شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 334شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...335شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 336شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...337شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 338شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...339شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 340شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 341شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 342شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...343شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...344شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...345شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...346شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 347شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...348شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 349شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 350شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 351شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 352شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 353شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...354شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 355شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...356شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 357شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 358شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 359شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 360شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 361شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 362شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 363شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 364شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 365شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...366شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 367شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 368شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 369شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 370شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...371شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 372شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 373شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 374شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 375شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...376شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...377شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 378شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...379شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...380شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 381شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...382شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 383شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 384شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...385شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...386شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...387شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...388شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...389شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...390شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 391شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 392شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...393شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...394شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...395شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 396شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...397شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 398شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 399شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 400شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 401شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 402شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...403شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...404شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 405شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...406شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 407شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 408شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 409شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...410شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 411شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...412شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 413شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...414شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ