کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش آه من سر راهش برسم داد بست
    باز کرد آن حلقه ی زلف و در بیداد بست
    خواستم از کاو کاو غمزه اش فریاد کرد
    همچو طوطی شکرم داد وره فریاد بست
    باد می آرد ز زلفش هر نفس بوی وفا
    نیک می آرد ولی نتوان گره بر باد بست
    عشق سرها در رهم افگند تا دل برکنم
    چون خورم آبی که این سرچشمه از بنیاد بست
    این همان کوه بلا خیزست کاواز سگش
    پرده ی مجنون درید و گردن فرهاد بست
    بگذرم چون باد در گلزار تا سویش روم
    گرچه راهم با هزاران خنجر پولاد بست
    یادم از خفتان روز جنگ آن شهزاده داد
    چون صبا بند قبای سوسن آزاد بست
    در دل تنگم چو جوهر در نهاد آینه
    نقش روی او هزاران صورت نوشاد بست
    زین سرابستان فغانی چون گل وصلی نیافت
    رفت و سنگ ناامیدی بر دل ناشاد بست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha