کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن دمید که در دام روزگار نسوخت
    نیامد از عدم اینجا و زار زار نسوخت
    کدام تنگدل از باده گرم گشت شبی
    که چند روز دگر از غم خمار نسوخت
    که دل به وعده ی شیرین لبی مقید ساخت
    که تا به روز قیامت در انتظار نسوخت
    چراغ عیش نیفروخت در سراچه ی دل
    کسی که پیش تو خود را هزار بار نسوخت
    شرار دل نه مرا ذره ذره سوزد و بس
    درون کیست که صد بار ازین شرار نسوخت
    درین محیط ندیدم دری که در طلبش
    هزار طالب سرگشته در کنار نسوخت
    هزار نخل جوان زیر خاک رفت و هنوز
    جهان برای یکی بر سر مزار نسوخت
    نه دوست بود که غمگین نگشت در غم دوست
    نه یار بود که جانش برای یار نسوخت
    مخور شراب فغانیو اشک گرم مریز
    خمش که بهر دماغت فگار نسوخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha