به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۷: فروغ حسن تو از آه سوزناک منست

870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

فروغ حسن تو از آه سوزناک منست
صفای دامن پاکت ز عشق پاک منست
مبین خرابی حالم که زیر طاق سپهر
هزار تعبیه پنهان در آب و خاک منست
شراب لعل ز دست حریف تلخ سخن
نه آب روح فزا شربت هلاک منست
هزار پیرهن از رشک می شود پاره
که دست او بگریبان چاک چاک منست
جریده ییست فغانی دام ز مهر بتان
برو نوشته سخنهای دردناک منست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۶: رویم شکفته از سخن تلخ مردمست 2شمارهٔ ۱۰۷: فروغ حسن تو از آه سوزناک منست 3شمارهٔ ۱۰۸: آتشکده دلی که درو منزل تو نیست 4شمارهٔ ۱۰۹: ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است 5شمارهٔ ۱۱۰: ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست 6شمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست 7شمارهٔ ۱۱۲: دل بیقرار و دولت دیدار مشکلست 8شمارهٔ ۱۱۳: عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست 9شمارهٔ ۱۱۴: باز نقاش خزان طرح دگرگون زده است 10شمارهٔ ۱۱۵: سرو من زلف پریشان بر رخ گلگون شکس ...11شمارهٔ ۱۱۶: آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز ...12شمارهٔ ۱۱۷: ای آنکه همه سوختنت از پی کامست 13شمارهٔ ۱۱۸: آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست 14شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز ...15شمارهٔ ۱۲۰: ما را ز نوبهار گل روی او ببست 16شمارهٔ ۱۲۱: دمی که آن گل خندان بقصد خون منست 17شمارهٔ ۱۲۲: ماه رخسار تو آیینه ی مقصود منست 18شمارهٔ ۱۲۳: خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست 19شمارهٔ ۱۲۴: ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلس ...20شمارهٔ ۱۲۵: عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست 21شمارهٔ ۱۲۶: عیدست و نوبهار و چمن سبز و خرمست 22شمارهٔ ۱۲۷: چمن ز سایه ی سروت چو گلشن ارمست 23شمارهٔ ۱۲۸: در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبری ...24شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 25شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 26شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 27شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...28شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 29شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 30شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 31شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...32شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 33شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...34شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 35شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 36شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...37شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...38شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 39شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...40شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 41شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 42شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 43شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...44شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 45شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 46شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...47شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 48شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 49شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 50شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 51شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 52شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 53شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 54شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 55شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 56شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 57شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 58شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 59شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 60شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...61شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 62شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 63شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...64شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 65شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 66شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 67شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...68شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...69شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 70شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 71شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...72شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 73شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 74شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 75شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...76شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 77شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...78شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 79شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 80شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...81شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...82شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 83شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...84شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...85شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 86شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 87شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 88شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 89شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...90شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...91شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...92شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 93شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 94شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 95شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 96شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...97شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...98شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...99شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...100شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...101شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...102شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 103شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...104شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 105شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 106شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 107شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...108شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 109شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...110شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 111شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 112شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...113شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 114شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 115شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 116شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...117شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...118شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 119شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 120شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 121شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 122شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 123شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 124شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...125شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 126شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 127شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...128شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 129شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...130شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 131شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 132شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 133شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...134شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 135شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...136شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 137شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...138شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...139شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 140شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...141شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 142شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 143شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...144شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 145شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...146شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 147شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 148شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 149شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 150شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 151شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 152شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 153شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 154شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 155شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 156شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 157شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 158شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...159شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 160شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...161شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...162شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...163شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...164شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 165شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 166شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 167شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 168شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 169شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...170شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...171شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 172شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 173شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...174شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...175شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...176شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...177شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...178شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 179شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 180شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 181شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 182شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 183شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 184شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 185شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 186شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...187شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 188شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...189شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 190شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 191شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 192شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 193شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 194شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 195شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 196شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 197شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...198شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 199شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 200شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 201شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 202شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 203شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...204شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 205شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 206شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...207شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...208شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 209شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...210شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...211شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 212شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 213شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...214شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 215شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 216شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 217شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 218شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 219شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 220شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 221شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 222شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 223شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 224شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...225شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 226شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 227شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 228شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 229شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...230شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...231شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...232شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 233شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 234شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...235شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 236شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...237شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟238شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...239شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 240شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...241شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...242شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...243شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 244شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 245شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 246شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 247شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...248شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 249شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...250شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...251شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 252شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...253شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 254شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 255شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...256شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...257شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...258شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...259شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 260شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 261شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 262شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...263شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 264شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 265شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 266شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 267شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...268شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...269شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 270شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...271شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 272شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...273شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 274شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...275شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...276شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...277شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 278شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...279شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...280شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...281شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 282شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 283شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 284شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 285شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 286شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 287شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...288شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...289شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 290شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...291شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 292شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 293شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...294شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...295شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 296شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 297شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 298شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 299شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 300شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 301شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...302شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 303شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 304شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 305شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...306شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 307شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...308شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...309شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 310شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 311شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 312شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...313شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...314شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...315شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...316شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 317شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 318شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 319شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 320شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 321شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...322شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...323شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...324شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...325شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...326شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...327شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 328شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 329شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 330شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 331شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 332شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...333شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 334شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 335شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 336شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...337شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 338شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...339شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 340شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 341شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...342شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...343شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...344شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...345شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...346شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...347شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...348شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...349شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...350شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...351شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...352شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...353شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...354شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 355شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 356شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...357شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 358شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 359شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...360شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...361شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 362شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 363شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...364شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...365شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...366شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 367شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 368شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 369شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...370شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 371شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...372شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 373شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...374شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...375شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...376شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 377شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 378شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 379شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 380شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...381شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 382شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 383شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 384شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...385شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 386شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 387شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...388شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 389شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 390شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 391شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...392شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 393شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...394شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 395شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...396شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 397شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 398شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 399شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...400شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...401شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...402شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...403شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 404شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...405شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 406شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 407شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 408شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 409شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 410شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...411شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 412شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...413شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 414شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 415شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 416شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 417شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 418شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 419شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 420شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 421شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 422شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...423شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 424شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 425شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 426شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 427شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...428شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 429شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 430شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 431شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 432شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...433شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...434شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 435شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...436شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...437شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 438شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...439شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 440شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 441شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...442شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...443شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...444شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...445شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...446شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...447شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 448شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 449شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...450شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...451شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...452شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 453شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...454شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 455شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 456شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 457شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 458شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 459شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...460شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...461شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 462شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...463شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 464شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 465شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 466شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...467شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 468شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...469شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 470شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...471شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ