کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست
    در بدن خون نشتر و در دل سویدا آتشست
    تن نخواهد خوابگاه نرم چون گر مست دل
    گلخنی را زیر و پهلو فرش دیبا آتشست
    میگدازم از حیا تا از تو می جویم مراد
    در نهاد بیدلان عرض تمنا آتشست
    خواب مستی کرده می سوزم ز آشوب خمار
    چون نسوزم چون مرا در جمله اعضا آتشست
    می مخور بسیار اگرچه ساقیت باشد خضر
    کانچه امشب آب حیوانست فردا آتشست
    مرد صاحبدل رساند فیض در موت و حیات
    شاخ گل چون خشک گردد وقت سرما آتشست
    گر چنین خواهد کشید از دل فغانی آه گرم
    تا نفس خواهد زدن گلهای صحرا آتشست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha